سلام
روزتون شیرین . روزتون با طعم مربای توت فرنگی . اونم مامان پز
روزگارتون همیشه خوش
چند تا پرتقال تو یخچال مونده بود. منم یکی را برش زدم و ریختم داخل پارچ
یه کم عسل و .
زندگی همین لحظه های کوچولوکوچولو هست . اگه بخوایم از دستش بدیم خیلی ساده از دست میره. اگه بخوایم نگهش داریم . خیلی ساده جاودانه میشه
لحظه ها هستند که زندگی را میسازن
یک لحظه غفلت
یک لحظه دقت.
حواسمون به آدمها و دلشون باشه
یک برش از زندگی
دارم در دفتر را باز میکنم که چشمم میفته به پیرمردی که داره عبور میکنه
یه لحظه نگاهمون با هم تلاقی میکنه. میگه : دخترم میشه به من یه لیوان آب بدی.
میگم : بله بفرمایید داخل.میگه نه همینجا لب جدول میشینم
رفتم یه لیوان آب خنک برداشتم و اومدم . دیدم خانمش هم بهش رسیده و نشسته کنارش و داره لبخند میزنه
یه پلاستیک پر از دارو درآورده بودند و با کمک هم داشتند داروها پیدا میکردند
لیوان آب را دادم دستشون.
وقتی میخواستند برن لیوان را دادن دستم با یه شکلات.
آقای همسایه از دهاتشون برام یه مدل نون محلی آورده.
پیرمرد نازنینی که با ذوق برام تعریف کرد که این نون محلی شون هست و از ترکیباتش برام گفت
یادم رفت ازش بپرسم .کجا؟؟؟ اسم نون را هم گفت ولی من یادم رفت
ولی عطر و طعم بینظیر نون الان زیر دندونم هست و لبخند بزرگی که از این محبت نصیبم شده
برش بعدی
دیروز پسر جوانی آمده بود برای پرینت گرفتن
وقتی کارش تمام میشه با خجالت یه 5000 تومانی گذاشت روی میز
گفت: چقدر شد. گفتم: 15هزارتومان
گفت: من فعلا فقط همین را دارم
گفتم اشکالی نداره بعدا بیار
گفت : فامیلم . است
با یه لبخند بهش گفتم: به سلامت
صبح که داشتم در را باز میکردم دیدم زیر قفل یک ده هزارتومانی گذاشته با یه کاغذ کوچولو که روش همون فامیل را نوشته.
شماها فکر میکنید زندگی چیه؟
یعنی زندگی اون عکسهای پر زرق و برق تو اینستاگرام هست؟
زندگی اون میزها و سفره های آنچنانی . اون سفرهای پر هزینه. اون ماشینها. اون لباسها. اون عینکها.
به نظر من زندگی مجموعه ی لحظه های ناب هست
لحظه هایی که قلبمون تند تند میزنه
لحظه هایی که لبخندمون ناخودآگاه پررنگ میشه
لحظه هایی که یهو هیجان زده میشیم و باورلحظه برامون سخت میشه
لحظه های زندگیتون را به زیباترین شکل ممکن بسازید.
پ ن 1: من دلتنگم . مدت دوری زیاد شده . ولی به جای غصه خوردن دارم تلاش میکنم حس عاشقانه ی بهتری منتقل کنم به آقای دکتر
پ ن 2: آقای دکتر هم دلتنگ هست. اینو از ابراز علاقه های عجیب غریبش که ازش خیلی بعید هست میفهمم
پ ن 3: این هفته هم خبری از قرار عاشقانه نیست. دیشب آب پاکی را ریخت روی دستم
پ ن 4: فندق کوچولو از پشت تلفن صدای منو میشنوه و میخنده
پ ن 5: مغزبادوم دیروز هزار بار زنگ زد و به من غر زد که حوصلش سر رفته
پ ن 6: مخابرات طرح های مسخره برای اینترنت میزاره و بعد معلوم نیست چطوری کل حجم اینترنت را به فنا میده. هیچ پاسخگویی هم وجود نداره
درباره این سایت