محل تبلیغات شما

سلام

روزتون گل گلی

اینهمه گل و سبزه و رنگ منو به هیجان میاره

بخصوص اگه صبح چشمم به جمال مغازه میوه فروشی هم روشن شده باشه. وای که چه هیجانی داره

اینطوری باید بگم. اول وقت رفتم خشکشویی که کت بابا را تحویل بگیرم که دیدم میوه فروشی نزدیک اونجا داره بار تازه خالی میکنه

اصلا چیزی هم که لازم نداشته باشیم نگاه کردنش هم کیف داره

داشتن تند و تند آناناس های خوشبو را به ترتیب میچیدند داخل قفسه هاشون

قارچ. فلفل. نارنج. لیمو. پرتقال. نارنگی. خیار.

اینهمه رنگ کنار هم منو به هیجان میاره.

یه دوری زدم و هیچی هم نخریدم و امدم. ولی حالم کلی قشنگ شد





گفته بودم قصد دارم پرده های اتاق ها را خودم بدوزم؟

از کلیشه ی پرده های پرده دوزی خوشم نیومد

از اینکه همه چیز یک شکل و رنگهای رسمی

هرچی گفتم یه چیز گل گلی میخوام. یه نگاه عاقل اندر سفیه کردند و گفتند خیلی بده. اصلا مد نیست. اصلا نمیشه

گفتم رنگ نباتی میخوام. گفتن. نباااااتی؟ این دیگه چه رنگیه. گلبهی؟؟؟ انگار گناه بود

منم دست به کار شدم

البته فقط اتاق مهمان و اتاق مامان را فعلا انجام دادم

دیشب هم با بابا نصب کردیم

درسته که پرده ای که سفارش میدیم خیلی آنکارد شده و مرتب از آب در میاد. ولی تیلو است دیگر. گاهی دلش میخواهد یه کارهایی را خودش انجام بدهد




آقای دکتر اونقدر پشت سر هم و فشرده کار کرد تا بالاخره مریض شد

هرچی گفتم مراقبت کن از خودت. به خودت استراحت بده. جمعه و شنبه رفت سرکار. و اونقدر با این و اون سروکله زد تا مریض شد

و حالا نزدیک به سه روز هست که اصلا حال خوبی نداره

کلی چک آپ

کلی آزمایش

کلی سرم و آمپول و تقویتی . ولی من میدونم باید یه قرار عاشقانه بزاریم و استراحت کنه. همین

حالا تو این شرایط تازه قرار عاشقانه این هفته هم کنسل شده و کلی حال هر دو مون را گرفته





خب دیگه خیلی زیاد در هم و برهم از این طرف و اون طرف نوشتم

پاشم برم برسم به کار و زندگیم که خیلی شلوغم

باید امروز لابلای کارهام برم خیابان طالقانی برای خرید یک قطعه برای ماشین لباسشویی

جواز کسب م هم نیاز به تمدید داره



پ ن 1: روزهای قبل از عید را خیلی دوست دارم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها