محل تبلیغات شما

سلام

ظهرتون شاد و شنگول


اول از نل تشکر کنم، که همین که حواسش بهم هست یه عالمه حس خوب بهم منتقل میکنه

اینکه وقتی در زمان هر روزه غایب میشم سراغم را میگیره بهم نشون میده چقدر دوست با توجهی هست. ازت ممنونم


در یک اقدام ناگهانی خواهر نوبت آرایشگاه گرفته بود برای امروز

زنگ زد و خواهش کرد که باهاش برم و فندق را نگه دارم چون میخواست یه سری کارهای خیلی زمان بر انجام بده

منم با اینکه یه دنیا کار و برنامه برای امروز صبح داشتم سریع رفتم سراغش

از این طرف شهر دقیقا اون طرف شهر

من از فندق تو هوای آزاد نگهداری کردم و اون با خیال راحت به کارش رسید

اما این را تعریف کردم که یه چیزی را بگم.

چند وقتی هست که فندقی (دوست وبلاگیمون) هی پیگیر این هست که من دنبال درمان این بیماریم باشم

منم که سالهاست فکر درمان از طریق دارو را از سرم بیرون کردم

یک سال ونیم پیش هم از یه روش دیگه به مدت 3 ماهی کاملا بیماریم را کنترل کردم ولی بازم سهل انگاری کردم و نشد که نشد

اما این بار به خودم قول دادم و با هیچکس درباره این قول حرف نزدم

الان دوماه از قولم گذشته و خیلی خیلی حالم بهتره. هنوزم روی قولم هستم تا حدی که امروز تونستم بعد از نزدیک به 5 سال برم آرایشگاه

موهام تا آرنجم بلند شده بودند. البته نامرتب و بسیار نابه سامان

منم نشستم زیر دست خانم آرایشگر و بدون هیچ برنامه ریزی قبلی تا زیرگوشم موهام را کوتاه کردم

کوتاهه کوتاه

و این شد دومین قدم پیمانی که با خودم بستمببینم از پسش برمیام یا نه






مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها