سلام
روزتون شاد
طاعاتتون قبول
اصلا گذر روزها را متوجه نمیشم
یک ضرباهنگ تند و بی وقفه. انگار گاهی وسط روزها نفس کم میارم ولی حتی نمیرسم روزها را بشمارم
امروز صبح اول رفتم سراغ تقویم . حتی نمیدونستم روز چندم ماه رمضان هستیم
دیدم چقدر زود روزها دارن میگذرن و من حتی نمیرسم لحظه ها را توی مشتم نگه دارم
کلی کار عقب مانده دارم که به خاطر روزه داری واقعا بهشون نمیرسم
عین یک لاک پشت تنبل شدم که هر کار ساده ای را به سختی و خیلی کند انجام میده .
برای همین لیست کارها روز به روز پرتر و پرتر میشه و من از زمان عقب ماندم
از یه سری از کارها چشم پوشی میکنم و یه سری را نظم میدم ولی بازم میدونم وقتی به پایان روز میرسم از تیلوتیلو عقبم.
ماه رمضان را دوست دارم . از عشق بازی کلمات و تاریکی و نور و سایه ها در سحر خیلی خوشم میاد
در تنهایی های نیمه شبم که بیدار میشم در تراس را باز میکنم و زل میزنم و به آسمون و یه لیست بلند و بالا درخواست و دعا زمزمه میکنم و میگم میدونم که میشنوی
مدتهاست که دیگه دعای خاصی برای خودم و آقای دکتر نمیکنم و همه چیز را واگذار میکنم به پروردگار
میگم بهترینها را برامون مقدر کن
میگم بهمون روزی حلال بده
بلا را از خودمون و عزیزانمون دور کن
و میدونم که خداوند هوامون را داره.
پسرکوچولوی همسایه چرخ کوچولوش را انداخته بود جلوی در پارکینگ و من نمیتونستم وارد بشم
شیشه ماشین را دادم پایین و بهش گفتم دوچرخت را بردار تا من رد بشم میخواست شیطنت کنه. یه نگاهی به دوستاش کرد و گفت : دوچرخه ماله ما نیست
منم بدجنسی کردم و گفتم: مطمئنی؟ ما هیچکدومتون نیست؟؟؟؟
همشون خندیدند و گفتند: نه ماله ما نیست باید پیاده شین برش دارین
منم خیلی راحت لبخند زدم و گفتم : اگه ماله شماها نیست که مهم نیست من از روش رد میشم یک حرکت کوچولو به ماشین دادم که دیدم با هول و ولا پرید دوچرخه ش را برداشت و با سرعت تمام کوچه را پدال زد
پ ن 1: دلتنگی هامون زیاده. اما نمیخوام توی ماه رمضون آقای دکتر اذیت بشه. هرچی اصرار کرد قرار عاشقانه را قبول نکردم
پ ن 2: این روزها یاد عزیزانی که دیگه بین مون نیستند میفتم و دائم خاطراتشون تو ذهنم مرور میشه
پ ن 3: اتحادیه بازم قیمت زیراکس و فتوکپی را افزایش داد و این به نظرم اصلا خوب نیست
درباره این سایت