سلام
صبحتون زیبا
اینجا داره باران میاد
باغچه جلوی دفترم را در این سالهایی که اینجا بودم هیچوقت اینطوری ندیده بودم
به دلیل بارونهای فراوان امسال باغچه یهو غرق علف شده . علف های خودرو که باعث شدند باغچه یک دست سبز بشه و گاها با گلهای زرد این علفها منظره قشنگی درست شده ، لابلای شمشادها پر شده از سرسبزی و طراوت
دیروز دفتر را مرتب کردم
کارهای بیمه ماشین را انجام دادم
ماشین را بردم کارواش
بنزین زدم
خرید روزانه خونه را انجام دادم
و وقتی رسیدم خونه کمک مامان به کارهای آشپزخونه رسیدگی کردم
روزهای بلند را دوست دارم
روزهای بلند به ما وقت میدن که بیشتر زندگی کنیم
و من از این حالت خیلی خیلی خوشم میاد
لیوان گنده دمنوشم را پر کردم و گذاشتم کنار دستم و دارم کارهام را ریز ریز انجام میدم
پ ن 1: پدر آقای دکتر خوردن زمین و پاشون شکسته
نیاز به جراحی دارند
با توجه به سن شون قبل از عمل نیاز به یه سری مشاوره و ویزیت. خلاصه که الان بستری هستند
به دعاهای خوبتون محتاجیم
پ ن 2: فندقک قصه ی ما روز به روز شیرین و شیرین تر میشه
من عاشق اون دوتا تیله ی مشکی چشماشم
پ ن 3: دخترخاله هنوز 6 ماه از عقدش نگذشته با آقای همسر به مشکل خورده
وقتی باید چشمهاش را باز میکرد، چشم هاش را بست. و حالا که باید چشم ببنده تازه چشماش باز شده
درباره این سایت