سلام
روزتون پر از خبرهای خوب
آخرین هفته از سال 97 را در شلوغ ترین حالت خودش شروع کردم
باید برم بانک برای اتحادیه پول واریز کنم که اینترنتی امکانش نیست
بعد هم مدارک را بردارم و برم اون طرف شهر برای کارهای نهایی و جواز کسبم را تمدید کنم که خیلی مهمه
چند تا کار باید ویرایش میکردم برای همین صبح زود نرفتم اون سمت
پنجشنبه با پدرجان رفتیم خونه قدیم و یه عالمه خرت و پرت جمع کردیم و آوردم دفتر
الان دفترم در بهم ریخته ترین و شه ترین حالت خودش به سر میبره
یه کمی حساب و کتابهای دفتر را مرتب میکنم و احتمالا دیگه در این سال دفتر نمیام
نمیدونم تو خونه برسم براتون پست بنویسم یا نه .
ولی همیشه یه یاد تک تک تون هستم
دوست دارم از سفره هفت سینم براتون بگم
دوست دارم کنارم باشین تو تک تک روزهای عید
پ ن1: آقای دکتر خیلی خیلی حالشون بهتر هست و منتظر هستیم زمان آزمایشهای سری بعدی برسه
پ ن 2: هیچ قرار عاشقانه ای در راه نیست تا سال بعد
پ ن 3: یک نگرانی داره ته دلم را قلقلک میده . برام دعا کنید
درباره این سایت